1psycho.blogfa.com

zanemamoli.blogfa.com

زن معمولی

http://zanemamoli.blogfa.com/9401.aspx

خنده ات را نه! به مناسبت اولین سالگرد تولد ماهور، شیراز رفتیم آتلیه عکس گرفتیم. حالا برامون ایمیل کرده و ما هم دو تا عکس جوجه کوچولومون و یه عکس سه نفره پسندیدیم و سفارش دادیم. منم نشستم حسابی رو عکسه برای طراح قصه حسن کرد شبستری نوشتم که اینجاشو درست کن و اونجا رو روتوش کن و از این حرفا. فقط امیدوام عکس خانواده شرک تحویل نگیریم! کی بود که یه همچین لبخند رودربایستی داری رو در اولین سالروز تولدش برای ماهور ساخت؟ نوشته شده در شنبه بیست و نهم فروردین ۱۳۹۴ساعت 20:19 توسط زهرا. این سطح فیروزه ای. بعد از سه هف...

zanemamoli.blogfa.com

زن معمولی

http://zanemamoli.blogfa.com/9310.aspx

دیشب بعد از اون روز نفسگیر قرار شد پیاده روی کنیم تا حالم جا بیاد. سر از کتابفروشی و لوازم التحریر در آوردیم و در اینجا باید عرض کنم که لوازم التحریر میتونه خودش در نوع خودش به عنوان داروی ضد افسردگی تجویز بشه! وارد مغازه که شدم وسط اون کاغذای رنگی و ماژیکا و مدادا و دفترچه ها و تیوپ های رنگ احساس غریقی روداشتم که سرشو آورده از آب بیرون و بعد از چندین دقیقه بی هوایی ریه هاشو پر از اکسیژن کرده. نوشته شده در سه شنبه نهم دی ۱۳۹۳ساعت 16:2 توسط زهرا. تنبل خونه شاه عباسی. پچپچه های یک روانی. شمال از شمال غربی.

zanemamoli.blogfa.com

زن معمولی - نمیدونم دانشجوها چه گناهی کردن که دلم میخاد برم بزنمشون

http://zanemamoli.blogfa.com/post-346.aspx

نمیدونم دانشجوها چه گناهی کردن که دلم میخاد برم بزنمشون. خروس زری جون، پیرهن پری جون، ایندفه ما داریم میریم اون دور دورای جنگل برای زمستون هیزم بیاریم. این تو بمیری دیگه از اون تو بمیریا نیست. تو باید مواظب باشی که یهو روباهه نیاد زیر پنجره، سازشو کوک کنه و بخونه : دیشب زن مش ماشالله بیدر مرغای محله رو خبر کرد. یا اون یکی که میگه: ایندفه قصه دارم ، قصه سر بسته دارم، انار نشکسته دارم. آخه خودت که میدونی، روباهه دمش درازه، حیله چی و حقه بازه. نوشته شده در چهارشنبه بیست و نهم بهمن ۱۳۹۳ساعت 16:26 توسط زهرا.

zanemamoli.blogfa.com

زن معمولی - افق

http://zanemamoli.blogfa.com/post-345.aspx

یه روز تو اون سالی که هنوز بچه نداشتیم و اون اوایل صبح وقتی که برای صبحونه سر میز نشستیم من گفتم دیشب یه خواب بد دیدم. یادم نیست اصلا اینو گفتم یا نه یا چطوری حرفمون کشیده شد به ترس. همسرم گفت به نظر من چیزی ترسناک تر از تصویر یه صورت خیره پشت پنجره نیست. اونقدر از این تصویر ترسیدم که به پنجره آشپزخونه نگاه کردم و اشکم سرازیر شد! نه یه اشک معمولی یه جور گریه با هق هق! اگه قرار بود یه فیلم ازش ساخته بشه فک میکنم فیلم باید از سیاه و سفید شروع میشد و به تدریج رنگی میشد. تنبل خونه شاه عباسی. شمال از شمال غربی.

zanemamoli.blogfa.com

زن معمولی

http://zanemamoli.blogfa.com/9311.aspx

نمیدونم دانشجوها چه گناهی کردن که دلم میخاد برم بزنمشون. خروس زری جون، پیرهن پری جون، ایندفه ما داریم میریم اون دور دورای جنگل برای زمستون هیزم بیاریم. این تو بمیری دیگه از اون تو بمیریا نیست. تو باید مواظب باشی که یهو روباهه نیاد زیر پنجره، سازشو کوک کنه و بخونه : دیشب زن مش ماشالله بیدر مرغای محله رو خبر کرد. یا اون یکی که میگه: ایندفه قصه دارم ، قصه سر بسته دارم، انار نشکسته دارم. آخه خودت که میدونی، روباهه دمش درازه، حیله چی و حقه بازه. نوشته شده در چهارشنبه بیست و نهم بهمن ۱۳۹۳ساعت 16:26 توسط زهرا.

zanemamoli.blogfa.com

زن معمولی - ...خنده ات را نه!

http://zanemamoli.blogfa.com/post-348.aspx

خنده ات را نه! به مناسبت اولین سالگرد تولد ماهور، شیراز رفتیم آتلیه عکس گرفتیم. حالا برامون ایمیل کرده و ما هم دو تا عکس جوجه کوچولومون و یه عکس سه نفره پسندیدیم و سفارش دادیم. منم نشستم حسابی رو عکسه برای طراح قصه حسن کرد شبستری نوشتم که اینجاشو درست کن و اونجا رو روتوش کن و از این حرفا. فقط امیدوام عکس خانواده شرک تحویل نگیریم! کی بود که یه همچین لبخند رودربایستی داری رو در اولین سالروز تولدش برای ماهور ساخت؟ نوشته شده در شنبه بیست و نهم فروردین ۱۳۹۴ساعت 20:19 توسط زهرا. تنبل خونه شاه عباسی.

zanemamoli.blogfa.com

زن معمولی

http://zanemamoli.blogfa.com/9209.aspx

دیشب یکی از دوستام زنگ زد که شوهرش داره میره فوتبال و برای چند ساعت تنهاس. اومد دنبالم که برم پیشش. من به طرز خودجوشی رفتم حموم و موهامو سشوار کشیدمو و آرایش کردم. دیدن خودم برام جالب بود که برای یه دیدار معمولی احمقانه دارم مو سشوار میکشم و آرایش میکنم! احساس کردم چند وقت بود اینکارو نکرده بودم؟ چند وقته اصلا لاک نزدم؟ میلی که میترسم کم کم فراموشم بشه و تبدیل بشم به یکی از زنایی که بوی سیر و پیاز داغ میدن و موهاشونو با یه گیره ساده میبندن و هرگز از دیدن چشمای رنگ و رفته شون تو آیینه به هیجان نمیان.

padolmeh.blogfa.com

پادلمه

http://www.padolmeh.blogfa.com/9106.aspx

ممنون از تشکراتتون.چه اونایی که خصوصی تبریک گفتن.چه اونایی که عمومی تبریک گفتن. به اطلاع میرسانداین سوسک سیاه تغییر رنگ داده وسفید شده واسمشم امیر پرهامه قابل توجه دایی امیدش. در ضمن خیلی خیلی فضوله به طوری که ماهر چه کردیم این مادر پلاستیکی رو بهش غالب کنیم اصلا قبول نکرد.ماهر چه از کلک رشتیمون استفاده کرده واول از شیردونی مادر استفاده کرده بعد شیشه رو در دهانش گذاشتیم زود فهمید ورد کرد. وچنان لجی گرفت که مجبور شدیم شیر گاو ده باقی بمانیم. ولکن الحمدالله فعلا هممون خوبیم شکر خدا.

neyerohani.blogfa.com

نی ِ روحانی - بازی

http://www.neyerohani.blogfa.com/post-93.aspx

این بازی زیبا هیجان وصف ناپذیری دارد. سر گذاشتیم و قرار شد تا ده بشماریم. یک ، دو ، سه ، . هفت ، هشت ، نه . هنوز به ده نرسیده بود که ، طاقت از دست رفت. سر برداشتیم و . مامای خانگی ، بند ناف را برید. از آن روز به بعد. دنبال قایم شده ها گشتن و یافتن. یکی ، پشت کاج کودکی. آن یکی ، در پناه دیوار زندگی. یکی ، پشت بام قضا رفته بود. آن یکی ، در سرای قفا خفته بود. یکی ، زیر برگهای زرد خزان. آن یکی ، در انبوه سبز گزان. یکی ، شوخ طبع و شیرین ، به روی درخت. آن یکی ، نازک و دلفریب ، زیر تخت. نوک انگشتها به هم رسید.

zanemamoli.blogfa.com

زن معمولی - میتونم شادی اون برش تنه درخت رو حس کنم

http://zanemamoli.blogfa.com/post-349.aspx

میتونم شادی اون برش تنه درخت رو حس کنم. البته همشون یا قلمه هستن یا گلدونای لاجون. من کلا با قلمه زدن گل بیشتر حال میکنم انگار بچه ای که بزرگ شدن و بالیدنشو به چشم خودت دیدی. حالا انگار از زیر برف سنگینی درشون اوردم. دارن کم کم تو آفتاب دلچسب پنجره بخشنده جون میگیرن و رشد میکنن. نوشته شده در جمعه دوازدهم تیر ۱۳۹۴ساعت 15:55 توسط زهرا. تنبل خونه شاه عباسی. پچپچه های یک روانی. دست نوشته های یک مادر. شمال از شمال غربی.