5722.blogfa.com

me1365.blogfa.com

غرهای یک عروس

http://www.me1365.blogfa.com/1392/05

غرغرهای من از زندگی و گاهآ از خودم. شوهرم داشت از خونه بیرون میرفت بهم گفت که این شعر عجیب در مورد تو صدق میکنه:". از بخت بدم آیینه فروش شهر کوران شدم. و ازز نظر من تو خیلی بدشانس هستی". یک زن پنجشنبه سی و یکم مرداد 1392 9:31. مانیتور یا کارت گرافیکی؟ درد بدون کامپیوتر بودن است! چند روزی هم چون شوهرم خونه نبود منم منزل پدری یا پدر شوهرم بودم و نتونستم بیام. یه عروسی هم رفتم که اصلا خوش نگذشت و مجبور نشسته بودم و به همه لبخند میزدم. یک زن شنبه بیست و ششم مرداد 1392 9:4. واسه همین نیستم و کم پیدا شدم.

me1365.blogfa.com

غرهای یک عروس - روزهای گذشته

http://www.me1365.blogfa.com/post/44

غرغرهای من از زندگی و گاهآ از خودم. سلام بچه ها ببخشید که دیر به دیر میام حتی نمی تونم بهتون سر بزنم. پدر شوهرم فوت شد یه مدت بعد چهلومش میرسه، اصلا اوضاع خوبی نبود، همسری روزهای سختی داشت منم تحمل روزهای سختشو نداشتم از طرفی پدر شوهرمو خیلی دوست داشتم. الات تنها دلخوشیمون توو این روزها دختر کوجولومونه که در انتظاره به دنیا اومدنشیم، اون روز برای سونوگرافی رفته بودیم همسری میگه چشای گرداش شبیه منه! نمی دونم خیلی دوست دارم به دنیا اومدنشو ببینم. امیدوارم همگی سال خوبی داشته باشید و پر از خوبی براتون باشه.

me1365.blogfa.com

غرهای یک عروس - حال این روزهای من!

http://www.me1365.blogfa.com/post/39

غرغرهای من از زندگی و گاهآ از خودم. حال این روزهای من! تقریبا از فردای اون روزیکه رفتم دکتر و ازم پرسید که حالت تهوع داری یا نه و منم جواب منفی دادم به بعد من حالت تهوع دارم.به انواع و اقسام بو ها شدایدا حساس شدم حتی بوی ادکلن هایی که دوستشون دارم ولی حالا نمیتونم تحمل کنم. از دیشب هم زیر شکمم اساسی درد میکنه و این نی نی شیطون ما نمیذاره که بخوابم و امروز از دکتر وقت گرفتم که برم ببینم علت این درد چیه.راستش رو بخوایید یکمی هم نگرانم چون قرار بود ۴ مهر برم دکتر چون دکتر میخواست به ضربان قلبش گوش بده.

me1365.blogfa.com

غرهای یک عروس - حسادت!

http://www.me1365.blogfa.com/post/35

غرغرهای من از زندگی و گاهآ از خودم. سلامراستش من تا حالا فکر نمیکردم که یه مادر بتونه به بچه اش حسودی کنه ولی دیروز کاملا بهم ثابت شد که همچین اتفاقی ممکنه بیافته و حتی این حسادت اونقدر باشه که نشه توو دل نگه داشت و به زبون آورده بشه. که اون آپاتمان مال منه و میخوام برم و اونجا زندگی کنم و شما هم آپارتمانی رو که پیش خرید کردید رو دارید و برید اونجا". شوهرم هم گفت :. شما که اون آپارتمان رو دوست نداشتی و این همه سال هروقت گفتیم برید اونجا قبول نمیکردی حالا چی شده؟ به هرحال اونجا مال ماست.". پی نوشت:راستی ا...

me1365.blogfa.com

غرهای یک عروس

http://www.me1365.blogfa.com/1392/04

غرغرهای من از زندگی و گاهآ از خودم. از اول ماه رمضان هر روز که موقع ناهار میشه یه بوهای خوبی میپیچه توو خونمون و من شکمو و گشنه رو بیشتر گشنه میکنه و تا اذان عصر بشه یه خانم با لب و لوچه آویزون توو این خونه قدم میزنه و مدام آب دهنشو قورت میده تا افطار بشه و دلی از عزا در بیارم و مشغول خوردن بشم. الان عجیب بوی لوبیا پلو میاد و منم عاشق لوبیا پلو الان دیدنی ام. دل نوشت: ای کسانی که روزه نمیگیرید حداقل به فکر کسانی باشید که روزه میگیرند و این یه ماه عزیز رو موقع ناهار غذاهای خوشمزه نپزید. درسته که جناب شوهر...

me1365.blogfa.com

غرهای یک عروس

http://www.me1365.blogfa.com/1392/02

غرغرهای من از زندگی و گاهآ از خودم. میخواستم باز از حرفها و طعنه های مادر شوهرم بنویسم که پشیمون سدم از نوشتنشون.اون که حرفشو میزنه و راحت میشه ولی این منم که عذابش رو تا چند وقت با خودم اینور و اونور میکنم. امروز صبح یکم به شوشو غر زدم ولی هنوز آروم نشدم. یک زن شنبه بیست و هشتم اردیبهشت 1392 9:43. من: میشه بپرسم که حموم رفتن شما چقدر طول میکشه؟ شوشو: حدود ۱۰ دقیقه و نهایتا ۲۰ دقیقه. سوال بعدی رو شوشو پرسید. من:خیانت تنها چیزی هست که نمیتونم تحمل کنم. و من گفتم دقیقا درست فکر کرده و منظورم همین بوده.

me1365.blogfa.com

غرهای یک عروس

http://www.me1365.blogfa.com/1392/03

غرغرهای من از زندگی و گاهآ از خودم. همیشه آرزو داشتم که درسم تموم بشه و بی دغدغه پای کامپیوتر بشینم یا تا هروقت که میخوام بخوابم چند وقتی هست که به این آرزوم رسیدم ولی کاش هیچ وقت آرزو نمیکردم و همون جور مشغول میموندم. دلم واسه دانشگاه و خستگی هاش بدجوری تنگ شده ولی اراده خوندن واسه کنکور ارشد رو ندارم ولی کار هم پیدا نمیشه که کار کنم. یک زن پنجشنبه سی ام خرداد 1392 9:3. به دوران خوب و شاد بچگی برگشتم و خیلی انرژی گرفتم. یک زن پنجشنبه بیست و سوم خرداد 1392 9:50. یک زن شنبه هجدهم خرداد 1392 13:39. دیروز و...

me1365.blogfa.com

غرهای یک عروس - کمرنگی

http://www.me1365.blogfa.com/post/36

غرغرهای من از زندگی و گاهآ از خودم. سلامبعد از مدتی اومدم.حالم خوبه و سرحال شدم چون یاد گرفتم که همه چیز رو از خدا بخوام و تلاشم رو خودم واسه زندگی بکنم و واسه همین میخوام واسه ارشد بخونم و واسه همین کمرنگ تر میشم. سعی میکنم به همه سر بزنم ولی کمتر مینویسم. یک زن شنبه شانزدهم شهریور ۱۳۹۲ 10:27. نوشته های یه عروس مهربون. زنی که من باشم. حاج خانم و حاج آقای مهربونش. روزنوشت های خانوم میم. من از زمستان گذشته ام. من و خاندان شوهر عقب افتاده من. ماجراهای من و عجیج. دلنوشته های من و تو. تند تند بزرگ می شویم!

me1365.blogfa.com

غرهای یک عروس - یک خبر

http://www.me1365.blogfa.com/post/37

غرغرهای من از زندگی و گاهآ از خودم. از حدود یک هفته پیش مادر شوهرم به همراه مادربزرگ شوهرم همه اش به شوهرم اصرار داشتن که من باردار هستم ولی شوهرم قبول نمیکرد تا اینکه ۴ روز پیش یعنی دقیقا روز یکشنبه به آزمایشگاه دوست شوهرم رفتیم و وقتیکه جواب آزمایش اومد من و شوهرم هر دو توو شک بودیم چون جواب آزمایش مثبت بود. تا وقتیکه برسیم ماشین خودمون خیلی خودمو کنترل کردم تا گریه نکنم چون همه آرزوهامو بر باد رفته میدیدم.کلی واسه زندگیم برنامه ریخته بودم که با اومدن این کوچولو همه اش بهم ریخت. نوشته های یه عروس مهربون.